دنیای من و هستیم
دنیای من و هستیم

 
درباره وبلاگ

 

آخرين نوشته ها

 

نويسندگان

 

پيوند ها

 

آرشيو مطالب

 

پيوندهاي روزانه

 

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

 

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 143
بازدید ماه : 207
بازدید کل : 183537
تعداد مطالب : 98
تعداد نظرات : 1251
تعداد آنلاین : 1

دوست دارم اسیسم
کد موس


 
کانور...

سلام دوست جونیا.چه خبرا؟خیلی بی معرفت شدین بعضیاتون ها!!هی میگین من نظر نمیذارم.خوب بابا جعبه پیامهاتون رو هم چکی بکنین دیگه.خوب خاک گرفتش دیگه اون جعبه

نمیدونم چرا اصلا مدتیه حال نوشتن ندارم.همش تو استرس هستم که نمیدونم چیه و برای چی؟ 3شنبه یه conversation گروهی داشتیم.یعنی بعد از پایان هر یونیت باید یکی ارائه بدیم و جزء نمره فاینال محسوب میشه.کلی من و پرستو دنبال کتابی گشتیم که کمکمون کنه ولی پیدا نشد.الکی 3000 تومنم پول عضویت کتابخونه دادم.استادمون گفت حق ندارین جور هم گروهیاتونو بکشین و بجای اونام بنویسین.از اونجایی که میدونستم نمینویسن نشستم تا نصفه شب بیدار و تموم متن رو نوشتم.8 صبح قرار داشتیم برای تمرین.پرستوی عزیزم که بیچاره تا صبح برنامه داشتن و بیدار بود.وقتی اومدچشاش وا نمیشد از خستگی.(فدای دوست زحمت کشم)اونام که بعد 9 اومدن و حدسم درست بود چیزی ننوشته بودن.حالا ننوشتن جهنم مگه گوش میدادن چی میگم و تمرین کنیم.آقا یه ربع به 11 کلاسمون بود اینا تازه 10:30 متن رو رونویسی کردن.دیگه وقتی نبود و توی خیابون که راه میرفتیم تمرین کردیم.موقع اجرا من یه لباس مردونه با عینک و یه کلاه از این یه وری ها زدم.و این طوری وارد شدم:نقش مادر هم یه چادر گل منگلی زده بود و پرستو هم یه لباس گشاد مرونه با یه کلاه بافتنی.پروا نقش بچه رو داشت.موهاشو جینگیل بینگیلی کرد ویه آبنباتم دادیم دستش.مهیارم که مجری بود.خلاصه رفتیم واسه اجرا.چشمتون روز بد نبینه یعنی ری......ن توش.اصلا تمام متن فراموششون شده بود.نمایش 2 صفحه A4 خیلی ریز نوشت بود کل حرفامون به نصفشم نکشید.وقتی اومدیم نشستیم از شدت عصبانیت تمام جونم میلرزید.تازه اسی محترم اومده میگه مدیر دیده که لباس عوض کردین گفته واسه اجرای یونیت دوم میام ببینم اجراشونو.(حالا اینو کجای دلم میذاشتم)خونه که رسیدم داشتم منفجر میشدم.چنان احساس خریتی میکردم که نگو(البته بلانسبت خرهای محترم)پرستوی بیچاره که فکر میکرد تقصیر اونه.در صورتی که تقصیری نداشت.

کلامی با پرستو جونم:

عزیزم میخواستم اونروز باهات حرف بزنم و بگم که اصلا به تو خراب شدن ربط نداشته.اگه اونا ب موقع میومدن و اینقد بازی در نمیوردن میتونستیم تمرین کنیم و مطالب رو حفظ.تو سروقت اومدی پس چیزی گردن تو نیس عشقم.

 

چند شب پیش خوابم نمیومد و این جنگ راه شب هم 2تا از گویندگان رادیو رو اورده بود.جوگیر شدم برم رادیو گوش بدم.موج FM که هیچ نداشت منم گفتم بذار SWرو امتحان کنم.یه چیزی کفش ببخشید کشف کردم در حد شکافتن اتم.یه آهنگای خفنی پخش میکرد که نگو.هم فارسی و هم خارجی.یه جای دیگه که نمیدونم چینی میگفت؟کره ای بود؟چی بود؟دهنم تا پایین تخت آویزون شده بود یعنی.چنان احساس پیروزی و کشفی داشتم که "کریم پوست کلفت"(منظورم همون کریستف کلمبه)موقع کشفش چنین لبخنده رضایتی بر لب نداشت.

 

کمک یکی از دوستام کارای ثبت نامی مدرسه انجام میدم.چه اسمایی که این پدر مادرا ندارن.یکی اسم باباش:"سوخته زار" بود.اصلا باید اینارو ببینین.اینقد خفنن که نگو و نپرس.

رز جون دلم برات تنگ شده خوووووووووو.بیا پیشم.من تورو میخوام،تورو میخوام،سیما رو نمیخوام،نفسم تویی تو میدونی فروغ رو نمیخوام.....

از این آپ تصمیم گرفتم آخر حرفام 3 تا اصطلاح یا ضرب المثل براتون بنویسم هربار.اگه خوشتون اومد بگید بیشترش کنم.

خودت را به خریت نزن.                    . don't play the fool

چرت و پرت نگو!مزخرف نگو!                      ! cut the crop

گربه زبانت را خورده؟                    ? cat got your tongue

یک زندگی مطالعه نشده ،ارزش زیستن ندارد - سقراط

 

بای تا ...

نظر یادتون نره

 




جمعه 24 شهريور 1391برچسب:, توسط sogand