دنیای من و هستیم

 
درباره وبلاگ

 

آخرين نوشته ها

 

نويسندگان

 

پيوند ها

 

آرشيو مطالب

 

پيوندهاي روزانه

 

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

 

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 11
بازدید ماه : 149
بازدید کل : 183331
تعداد مطالب : 98
تعداد نظرات : 1251
تعداد آنلاین : 1

دوست دارم اسیسم
کد موس


 
عرضی کوتاه...

سلام به همه

مدونید...

مـــــوز کیلــويي 4000 تــومـــان !!!!!!! یعنی فقط به میــمـون حســـودیمون نشــده بــود که شـــد

امروز رفتم یه محلول پاک کننده چشم بخرم.قبلش به پرستو میگم تا الان هروقت رفتم بخرم هی 1500 روش کشیدن اینبارم لابد...!خلاصه رفتیم وگرفتم و خواستم حساب کنم میگم چقد تقدیم کنم؟میگه:قابل ندره 8000 تومن.گفتم بابا چه خبره؟هنوز 2ماه نشده که خریدم 5500.طرف میگه: هوووووووووووووووووووووووووووووووووووو خودت میگی 2 ماه پیش،قیمتا روزانه عوض میشن.منم که قیافم این جوری دیگه.مجبوری خریدم.

 

دیروز خونه مادربزرگم جمع بودیم.دختر داییم داشت شال گردن میبافت واسه کار عملی مدرسه شون.منم که عشق بافتن،زنداییم یادم داد و شروع کردم بافتن.2 ردیف من بافتم یه ردیفم دختر داییم،بعدش مامانم 4 ردیف شکافت و کلی استعدادامونو زیر سوال برد.

راستی خداروشکر 5شنبه امتحانام فینیش شد.نصف گوشت تنم ریخت.واسه یه امتحان جوگیر شده بودم تقلب کنم.کرم تقلب افتاده بود تو جونم.گفتم بذار منم یه بار تو عمرم تجربش کنم.خلاصه با بروبچ جای درس خوندن وقتمونو صرف نوشتن برنامه های c++ بصورت ریز مولکولی نوشت، کردیم.من چفت کردم به لایه مانتوم و پرستو تو آستین پالتوش و بقیه...خلاصه...رفتیم سر امتحان دیدیم زرششششششک.حتی یه برنامه هم از تو جزوه نیورده.4 سوال اورده 4 نمره.اینقد سخت که همه هنگ کردن.بیشتر بچه ها پاشدن و حذفش کردن درس رو.مراقب کمی بعد بهم گفت روکدوم سوال موندی؟ گفتم 4.گفت:از دوستات کسی نوشته گفتم:آره این دوست بغلیم میدونه تقریبا.گفت:خوب ازش بپرس.یعنی من کف کرده بودم.فکر کردم شوخی میکنه بعد فهمیدم راس راسی گفته.پشت سریم گفت من تو کتابی اینو دیدم.مراقبه گفت:کتابه باهاته؟ دوستم:آره. مراقب:بازش کن از روش بنویس. دوستمم راحت نوشت.دوباره مراقب گفت:سوال 3 رو نوشتی؟ گفتم آره. یه چک نویس داد دستم گفت:رو این بنویسش.وقتی نوشتم داد دست بچه های دیگه.خلاصه یکککککککک امتحان خفنی بود که نگو.مشورتی هم نشد کامل بنویسیم.وقتی اومدیم برگه هارو تحویل بدیم راقبه گفت:نرین به کسی بگین برام شر درست کنین.چون همتون روی امتحان اعتراض داشتین اینکارو کردم.مام همه گفتیم بابا دمت گرم....

4شنبه از 8 صبح بچه ها اومدن خونمون درس بخونیم.این پرستو یعنی نشده بیاد خونمون و چیزی نریزه رو فرش. اینبار که خونمونو در برابر تمامه مایعات مصون کردم از دستش با خودکار یهو یه خط گنده رو شلوارم کشید.یعنی باید یه فکریم با جامدات کنم از دستش.کم کم هوارم باید ازش بگیرم و وقتی اومد خونمون اینجور حبسش کنم

آهان!اینهمه حرف زدم که بگم 21ام میرم مشهد.چون17 تا 20بهمن انتخاب واحدمونه واسه همین تاریخ رفتنمون عوض شد.

نظریادتون نره.........


شنبه 14 بهمن 1391برچسب:, توسط sogand